سحر کرمی؛ محمد مرادی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تأمین مالی از طریق اعتبار تجاری بر ریسک سقوط قیمت سهام با تأکید بر نقش عدم تقارن اطلاعاتی است. روش: به منظور دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 141 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1387 تا 1396 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از دو معیار ریسک ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تأمین مالی از طریق اعتبار تجاری بر ریسک سقوط قیمت سهام با تأکید بر نقش عدم تقارن اطلاعاتی است. روش: به منظور دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 141 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1387 تا 1396 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از دو معیار ریسک سقوط قیمت سهام از الگوی رگرسیون چندمتغیره و دادههای ترکیبی استفاده شده است. یافتهها:نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأمین مالی از طریق اعتبار تجاری بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معناداری ندارد. همچنین عدم تقارن اطلاعاتی نمیتواند بر این رابطه اثرگذار باشد. نتیجهگیری:نتایج حاصل از تحقیق را میتوان به اینگونه تعبیر کرد که در دوره مورد بررسی تأمینکنندگان نمیتوانند با مکانیزمهای نظارتی و اطلاعاتی از ریسک سقوط آتی قیمت سهام جلوگیری کنند، به بیان دیگر تأمینکنندگان نمیتوانند مانع از انباشت اخبار بد شوند. در واقع اعتبار تجاری مزیت چندانی برای تامینکننده فراهم نمیکند و تامین کننده نمیتواند به ارزیابی مشتریان خود بپردازد و نظارتی بر آن داشته باشد. دانشافزایی: اغلب پژوهشهای انجام شده در حوزه ریسک سقوط قیمت سهام به تاثیر ابهام اطلاعات، حاکمیت شرکتی و فعالیتهای عملیاتی پرداختهاند و به تاثیر نحوه تامین مالی توجه زیادی نشده است. در این پژوهش به بیان ارتباط موجود بین تامین مالی از طریق اعتبار تجاری و ریسک سقوط قیمت سهام پرداخته شده است و با توجه به مواردی که میتواند بر این رابطه اثرگذار باشد، به تحلیل و بررسی یکی از این عوامل، یعنی چیزی که بین تهیهکننده و استفادهکننده فاصله میاندازد و به عنوان عدم تقارن اطلاعاتی شناخته میشود، پرداخته است.
محسن رشیدی باغی
چکیده
هدف:سرمایهگذاران به منظور پوشش ریسک ناشی از عدم شفافیت اطلاعات، اقدام به کسب اطلاعات خصوصی مینمایند. در این مقاله، هدف بررسی نقش کیفیت حسابرسی و کیفیت اطلاعات حسابداری در تعدیل توزیع اطلاعات و ایجاد محدودیت برای دسترسی به اطلاعات نهانی است. روش:موضوع مورد مطالعه بر مبنای الگوی رگرسیونی دادههای ترکیبی بوده و در دوره زمانی ...
بیشتر
هدف:سرمایهگذاران به منظور پوشش ریسک ناشی از عدم شفافیت اطلاعات، اقدام به کسب اطلاعات خصوصی مینمایند. در این مقاله، هدف بررسی نقش کیفیت حسابرسی و کیفیت اطلاعات حسابداری در تعدیل توزیع اطلاعات و ایجاد محدودیت برای دسترسی به اطلاعات نهانی است. روش:موضوع مورد مطالعه بر مبنای الگوی رگرسیونی دادههای ترکیبی بوده و در دوره زمانی 1388 تا 1396 دادههای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمعآوری و برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شده است. یافتهها:نتایج نشان میدهد که کیفیت اطلاعات حسابداری منجر به تغییر بازدهی ناشی از عدمتقارن اطلاعاتی میشود ولی کیفیت حسابرسی تغییری در قیمتگذاری عدمتقارن اطلاعاتی ایجاد نمیکند. فرضیه سوم تحقیق نیز بیانگر عدم تاثیر کیفیت حسابرسی بر بازده غیرعادی ناشی از اطلاعات خصوصی است. همچنین، نتایج فرضیه چهارم بیانگر این است که در هنگام تغییر سطح کیفیت اطلاعات حسابداری، بازده غیرعادی ناشی از اطلاعات خصوصی نیز تغییر میکند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش میتوان بیان کرد که حتی در شرایط وجود عدم تقارن اطلاعاتی بالا، کیفیت اطلاعات میتواند اقدامی موثر در جهت کاهش هزینههای ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی باشد. به عبارتی، افزایش کیفیت اطلاعات منجر به قیمتگذاری بهینهتر و کاهش هزینه سرمایه میشود. دانش افزایی:تغییرات در ارزش عدمتقارن اطلاعاتی منجر به شناخت ریسک و فرصتهای مرتبط با تغییرات در عوامل رفتاری سرمایهگذاران شده و فرصتی برای بهبود عملکرد، کاهش ریسک و یا به تاخیر انداختن پیامدهای منفی سرمایهگذاری (ناشی از ضعف در کیفیت اطلاعات) فراهم میآورد.
زینب زحمتکش؛ محمود معین الدین؛ مهدی ناظمی اردکانی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر بر عدم تقارن اطلاعاتی انجام شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این مسأله است که آیا بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود؟. در این راستا به نظر میرسد زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر به عنوان یک تکنولوژی اطلاعاتی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر بر عدم تقارن اطلاعاتی انجام شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این مسأله است که آیا بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود؟. در این راستا به نظر میرسد زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر به عنوان یک تکنولوژی اطلاعاتی نوین، میتواند فرآیند تحصیل و شفافیت اطلاعات مالی را بهبود ببخشد. وجه تمایز این پژوهش نسبت به پژوهشهایی که تاکنون در ایران در این زمینه انجام شده، خارج شدن از حوزه تحقیقات کیفی و انجام پژوهش کمی میباشد. انتظار میرود نتایج پژوهش به درک عوامل موثر بر عدم تقارن اطلاعاتی کمک شایانی نماید. بر این اساس نمونه-ای مشتمل بر 158 شرکت انتخاب شدهاند و برای یک دوره هشت ساله (1388 تا 1395) مورد آزمون قرار گرفته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ بررسی رابطه متغیرها همبستگی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون چندگانه مبتنی بر دادههای پنل استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعهپذیر و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی معنیدار وجود دارد. بنابراین میتوان ادعا نمود که بکارگیری زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود.
محمدعلی آقایی؛ وحید احمدیان؛ میرسعید سفیدگران
دوره 4، شماره 4 ، زمستان 1396، ، صفحه 1-23
چکیده
به طور معمول، محیط کسب و کار با پیچیدگی و پویایی همراه میباشد و افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، دامنه مدیریت سود حاصل از فرصتهایی که در اثر پاسخگویی مدیران به محدودیتهای ذاتی این قبیل محیطها بدست آمده را افزایش میدهد. بنابراین در چنین محیطهایی، کار کشف و شناسایی مدیریت سود برای سرمایهگذاران دشوار خواهد بود. در این پژوهش، ...
بیشتر
به طور معمول، محیط کسب و کار با پیچیدگی و پویایی همراه میباشد و افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، دامنه مدیریت سود حاصل از فرصتهایی که در اثر پاسخگویی مدیران به محدودیتهای ذاتی این قبیل محیطها بدست آمده را افزایش میدهد. بنابراین در چنین محیطهایی، کار کشف و شناسایی مدیریت سود برای سرمایهگذاران دشوار خواهد بود. در این پژوهش، تأثیر پیچیدگی و پویایی محیطی بر رابطه مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور از الگوی سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش تخمین معادلات رگرسیون به ظاهر نامرتبط در دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج بررسی 90 شرکت طی سالهای 1387 تا 1392 نشان میدهد که بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت وجود دارد و این رابطه برای شرکتهایی که عملیات تجاری آنها با نوسانات بالای قیمت فروش (پویایی) مواجه بوده، تضعیف شده است.
اله کرم صالحی؛ شاهرخ بزرگمهریان؛ حسین جنت مکان
دوره 4، شماره 3 ، پاییز 1396، ، صفحه 87-116
چکیده
یکی ازعواملی که ممکن است بر به موقع بودن ارائه صورتهای مالی حسابرسیشده تاثیرگذار باشد، پیچیدگی اطلاعات حسابداری است. با افزایش پیچیدگی واحدهای اقتصادی، حسابرسان باید اعمال مراقبتهای حرفهای لازم را در تمام مراحل حسابرسی رعایت نمایند، زیرا وقوع اشتباه درحسابداری امری اجتناب ناپذیراست .این مقاله به بررسی پیچیدگی اطلاعات ...
بیشتر
یکی ازعواملی که ممکن است بر به موقع بودن ارائه صورتهای مالی حسابرسیشده تاثیرگذار باشد، پیچیدگی اطلاعات حسابداری است. با افزایش پیچیدگی واحدهای اقتصادی، حسابرسان باید اعمال مراقبتهای حرفهای لازم را در تمام مراحل حسابرسی رعایت نمایند، زیرا وقوع اشتباه درحسابداری امری اجتناب ناپذیراست .این مقاله به بررسی پیچیدگی اطلاعات حسابداری بر تاخیر ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده و عدم تقارن اطلاعاتی با تاکید بر نقش کیفیت حسابرسی پرداخته است. در این پژوهش ابتدا پیچیدگی اطلاعات حسابداری بر اساس مدل بسط داده شده ایزدی و همکاران(1393) اندازهگیری شده است. و همچنین برای اندازهگیری تخصص حسابرس در صنعت از مدل پالم رز (1986) بر اساس رویکرد بازار بهره گرفته شده. برای آزمون فرضیات پژوهش، تعداد 83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1389 الی 1394 از طریق رگرسیون دادههای ترکیبی بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری بر مدت زمان تهیه صورتهای مالی توسط شرکتها ندارد ولی منجر به افزایش تاخیر در مدت زمان فرآیند حسابرسی میگردد. از سوی دیگر تاخیر در ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده سبب افزایش عدم تقارن اطلاعاتی میگردد. تخصص حسابرس در صنعت به عنوان معیاری شناخته شده از کیفیت حسابرسی باعث کاهش مدت زمان فرآیند گزارش حسابرسی شده است. همچنین اثر تعاملی تخصص حسابرس و پیچیدگی اطلاعات حسابداری با تاخیر مدت زمان فرایند گزارش حسابرسی رابطه منفی معناداری دارد.
بهزاد قربانی
دوره 3، شماره 4 ، زمستان 1395، ، صفحه 173-188
چکیده
در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر افشای اختیاری اطلاعات سرمایه فکری بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. به منظور سنجش افشای سرمایه فکری، مطابق با پژوهشهای پیشین ( لی و هانیافا (2007) و آیبیکونل و همکاران (2013))، آیتمهایی برای افشای سرمایه فکری طراحی و سپس با بررسی آنها در گزارشات هیئت مدیره ...
بیشتر
در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر افشای اختیاری اطلاعات سرمایه فکری بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. به منظور سنجش افشای سرمایه فکری، مطابق با پژوهشهای پیشین ( لی و هانیافا (2007) و آیبیکونل و همکاران (2013))، آیتمهایی برای افشای سرمایه فکری طراحی و سپس با بررسی آنها در گزارشات هیئت مدیره امتیازی برای افشای سرمایه فکری هرسال- شرکت تعیینگردید. همچنین جهت سنجش عدم تقارن اطلاعاتی، از مدل استل (1989) استفاده شد. در مسیر انجام این پژوهش، 137 شرکت از طریق حذف سیستماتیک، برای دوره زمانی 5 ساله 1392- 1388 انتخاب شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش حاکی از این مطلب است که افشای اختیاری اطلاعات سرمایه فکری، موجبات کاهش عدم تقارن اطلاعاتی را فراهم می آورد. بعبارت دیگر، با افزایش افشای اختیاری اطلاعات سرمایه فکری، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابد که یافتههای مذکور در انطباق با یافتههای زواینی و عبود محمد (2013) است.
پریسا سادات بهبهانی نیا؛ جواد معصومی
دوره 3، شماره 4 ، زمستان 1395، ، صفحه 93-106
چکیده
چکیدههدف این تحقیق بررسی نقش کیفیت حسابرسی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران بوده است. بر اساس ادبیات تحقیق افشای باکیفیت سبب عمومی شدن برخی اطلاعات محرمانه، کاهش میزان احتکار اطلاعات توسط مبادله کنندگان مطلع و کاهش انگیزه سرمایه گذاران برای کسب اطلاعات محرمانه می شود؛ لذا انتظار می رود افزایش کیفیت حسابرسی موجب کاهش ...
بیشتر
چکیدههدف این تحقیق بررسی نقش کیفیت حسابرسی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران بوده است. بر اساس ادبیات تحقیق افشای باکیفیت سبب عمومی شدن برخی اطلاعات محرمانه، کاهش میزان احتکار اطلاعات توسط مبادله کنندگان مطلع و کاهش انگیزه سرمایه گذاران برای کسب اطلاعات محرمانه می شود؛ لذا انتظار می رود افزایش کیفیت حسابرسی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردد. برای دست یابی به هدف تحقیق یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی تدوین شدند که این فرضیهها که ارتباط معنادار منفی میان کیفیت حسابرسی و عدم تقارن اطلاعاتی را در نظر میگیرند. در این پژوهش از دو معیار اندازه موسسه حسابرسی و گردش حسابرس به منظور سنجش کیفیت حسابرسی استفاده شده است. جامعه تحقیق متشکل از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1388 تا پایان سال 1392 در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از عدم اثر گذاری کیفیت حسابرسی بر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران است.
عباس افلاطونی
دوره 3، شماره 2 ، تابستان 1395، ، صفحه 131-148
چکیده
دربازارهایکارافرضمیشودکهتماماطلاعاتمنتشره،بیدرنگیاپساز اندکزمانی دردسترس عمومقرارمیگیرد و بین معاملهگران به صورتی متقارن توزیع میگردد. با این حال، بسیاری از پژوهشگران عقیده دارند که این فرض، بیش از حد خوشبینانه است و همواره افرادی وجود دارند که اطلاعات آنان بیش از دیگران است. آنان حتی ممکن است به اخبار و اطلاعات ...
بیشتر
دربازارهایکارافرضمیشودکهتماماطلاعاتمنتشره،بیدرنگیاپساز اندکزمانی دردسترس عمومقرارمیگیرد و بین معاملهگران به صورتی متقارن توزیع میگردد. با این حال، بسیاری از پژوهشگران عقیده دارند که این فرض، بیش از حد خوشبینانه است و همواره افرادی وجود دارند که اطلاعات آنان بیش از دیگران است. آنان حتی ممکن است به اخبار و اطلاعات محرمانه شرکت نیز دسترسی داشته باشند و در معاملات سهام از آن اطلاعات استفاده کنند. این پژوهش، تاثیر احتمال انجام معاملات سهام مبتنی بر اطلاعات محرمانه شرکت و میزان اختلاف در قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش سهام را (به عنوان دو مولفه عدم تقارن اطلاعاتی) بر هزینه سرمایه سهام عادی در بازه زمانی 1387 تا پایان 1392 در 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با افزایش در احتمال استفاده از اطلاعات محرمانه شرکتها در معاملات سهام و نیز افزایش در اختلاف قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش سهام شرکتها، هزینه سرمایه سهام عادی آنها افزایش مییابد.
سید کاظم ابراهیمی؛ علی بهرامی نسب؛ خدیجه جعفری پور
دوره 3، شماره 1 ، بهار 1395، ، صفحه 93-110
چکیده
هدف اصلی در این پژوهش بررسی تاثیر کیفیت حسابداری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی با در نظر گرفتن چـرخه عمر در شرکت های پذیرفتـه شده در بـورس اوراق بهادار تهـران می باشد. در این راستا، تعداد 117 شرکت طی سال های 1388 الی 1391 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ﺑﻪ اﺳﺘﻨﺎد ﻣﺪل ارائه شده ﺗﻮﺳﻂ آﻧﺘﻮﻧﯽ و راﻣش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﻪ ﻣﺘﻐﯿﺮ رﺷﺪ ...
بیشتر
هدف اصلی در این پژوهش بررسی تاثیر کیفیت حسابداری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی با در نظر گرفتن چـرخه عمر در شرکت های پذیرفتـه شده در بـورس اوراق بهادار تهـران می باشد. در این راستا، تعداد 117 شرکت طی سال های 1388 الی 1391 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ﺑﻪ اﺳﺘﻨﺎد ﻣﺪل ارائه شده ﺗﻮﺳﻂ آﻧﺘﻮﻧﯽ و راﻣش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﻪ ﻣﺘﻐﯿﺮ رﺷﺪ ﻓﺮوش، ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻮد ﺗﻘﺴﯿﻤﯽ و ﻣﺨﺎرج ﺳﺮﻣﺎﯾه ای، اعضای ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری ﺑﻪ ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ، ﺑﻠﻮغ و اﻓﻮل ﻃﺒقه بندی ﺷﺪه اﻧﺪ. در این پژوهش کیفیت اطلاعات حسابداری مترادف کیفیت سود در نظر گرفته شده است. قدرمطلق ﺧﻄﺎی ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﺮآورد اﻗﻼم ﺗﻌﻬﺪی ﺗﻮﺳﻂ ﺧﻂ رﮔﺮﺳﯿﻮﻧﯽ ارائه شده در مدل دیچو و دایچو به عنوان پارامتر سنجش کیفیت سود در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش داده های مقطعی استفاده شد. در ابتدا، شرکت ها به صورت کلی مورد آزمون قرار گرفتند و شواهد نشان داد که بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. سپس مدل پژوهش برای هر یک از مراحل چرخه عمر به طور جداگانه مورد آزمون قرار گرفت؛ که نتایج بیانگر ارتباط مثبت معنی دار در مرحله رشد می باشد؛ اما در مرحله ی بلوغ و افول ارتباط معنی داری بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی وجود ندارد.
سید حسن صالح نژاد؛ سید حسام وقفی؛ یگانه گرجی
دوره 2، شماره 3 ، پاییز 1394، ، صفحه 71-88
چکیده
چکیدهدر بازار رقابتی، شرکتها در جهت دستیابی به سهم بیشتر از بازار تلاش می کنند. در این پژوهش ارتباط بین سهم بازار محصول با درجه نقدشوندگی سهام و تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر این ارتباط در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است.دوره زمانی تحقیق، شامل شش سال متوالی از سال 1385 تا 1390 می باشد. در این تحقیق 7 گروه صنعتی ...
بیشتر
چکیدهدر بازار رقابتی، شرکتها در جهت دستیابی به سهم بیشتر از بازار تلاش می کنند. در این پژوهش ارتباط بین سهم بازار محصول با درجه نقدشوندگی سهام و تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر این ارتباط در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است.دوره زمانی تحقیق، شامل شش سال متوالی از سال 1385 تا 1390 می باشد. در این تحقیق 7 گروه صنعتی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بعنوان نمونه آماری انتخاب شده و داده های مربوط به آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیات این پژوهش از یک الگوی رگرسیونی که در آن درجه نقدشوندگی سهام تابعی از سهم بازار محصول و عدم تقارن اطلاعاتی می باشد، استفاده شد. نتایج،حاکی از یک ارتباط مستقیم و معنی دار بین سهم بازار محصول با نقدشوندگی سهام می باشد. همچنین نتایج برای ضریب متغیر اندازه شرکت(متغیر کنترلی) یک ارتباط مستقیم و معنی دار بین اندازه و میزان نقدشوندگی سهام را نشان می دهد. از طرف دیگر، نتایج نشان داد که با وارد نمودن متغیر عدم تقارن اطلاعاتی به الگوی آزمون فرضیه، شدت ارتباط بین سهم بازار محصول با نقدشوندگی سهام کاهش یافته است.
محمد امید اخگر؛ نسرین شانظری
دوره 2، شماره 2 ، تابستان 1394، ، صفحه 129-146
چکیده
در این پژوهش رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرایط متفاوت ریسکی و علاقه سرمایه گذاران بررسی شده است. برای اندازه-گیری کیفیت گزارشگری مالی از مدل کازنیک و برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی از دو مدل شکاف دامنه قیمت پیشنهادی خریدو فروش (گسترش) و حجم معاملات (حجم) و برای سنجش ریسک شرکتها از مفهوم سطح تکنولوژی و اندازه شرکت، ...
بیشتر
در این پژوهش رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرایط متفاوت ریسکی و علاقه سرمایه گذاران بررسی شده است. برای اندازه-گیری کیفیت گزارشگری مالی از مدل کازنیک و برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی از دو مدل شکاف دامنه قیمت پیشنهادی خریدو فروش (گسترش) و حجم معاملات (حجم) و برای سنجش ریسک شرکتها از مفهوم سطح تکنولوژی و اندازه شرکت، بهره گرفته شده است. تعداد خرید و فروش سهامداران نهادی به عنوان نماینده علاقه سرمایه گذاران به تجزیه و تحلیل گزارشات شرکتها، در نظر گرفته شده است. برای آزمون فرضیه ها، تعداد 102 شرکت که صورتهای مالی حسابرسی شده آنها طی سالهای 88 تا پایان 92 در دسترس بوده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد رابطه معنادار و معکوسی بین کیفیت گزارشگری مالی و عدم تقارن اطلاعاتی بر اساس گسترش و رابطه معنادار و مستقیمی با حجم وجود دارد. همچنین متغیرهای ریسک بر اساس تکنولوژی و علاقه سرمایهگذاران، رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و عدم تقارن اطلاعاتی را متأثر میسازند. شدت این ارتباط در بین شرکتهایی که از ریسک بالاتر و علاقه بیشتری برخوردارند بیشتر است.
مهدی صالحی؛ فریبا عرب بافرانی
دوره 2، شماره 2 ، تابستان 1394، ، صفحه 89-110
چکیده
پژوهش حاضر اثر اعلان سودهای فصلی و سالانه را بر روی عمق بازار (نماینده-ای از عدم تقارن اطلاعاتی) مورد بررسی قرار میدهد. متغیر وابسته در این پژوهش مازاد عمق بازار و متغیرهای مستقل، مازاد شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش، مازاد حجم معاملات سهام و مازاد نوسان قیمت میباشد. برای آزمون فرضیهها، از دادههای تاریخی 97 شرکت پذیرفتهشده ...
بیشتر
پژوهش حاضر اثر اعلان سودهای فصلی و سالانه را بر روی عمق بازار (نماینده-ای از عدم تقارن اطلاعاتی) مورد بررسی قرار میدهد. متغیر وابسته در این پژوهش مازاد عمق بازار و متغیرهای مستقل، مازاد شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش، مازاد حجم معاملات سهام و مازاد نوسان قیمت میباشد. برای آزمون فرضیهها، از دادههای تاریخی 97 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای (1388-1391) و روش تحلیل رگرسیونی استفاده شده-است. نتایج نشان میدهد پیش از اعلان سود، بازار بورس ایران از عمق کمی برخواردار بوده، بهطوریکه این کمعمقی تنها مختص به دوره قبل از اعلان نبوده و با اعلان سود نیز همچنان در بازار مشاهده شده است. از طرفی، در بازار بورس ایران گزارشهای سالانه به علت کنترلهای بیشتری که نسبت به آنها صورت میگیرد، بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران واقعشده و لذا سطح بیشتری از عمق، در زمان اعلان سودهای سالانه نسبت به فصلی در بازار مشاهده شده است. همچنین، نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین حجم معاملات سهام با عمق بازار و رابطه منفی و معنادار بین شکاف قیمتی و نوسان قیمت سهام با عمق بازار در محدوده اعلان سود میباشد.
محمدرضا نیکبخت؛ مهرداد ابراهیمی
دوره 02، شماره 5 ، پاییز 1391، ، صفحه 9-28
چکیده
گزارشگری مالی با کیفیت با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران و همچنین بین خود سرمایهگذاران، شکاف قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی را کاهش و نقدشوندگی سهام را افزایش میدهد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر نقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای انجام این پژوهش، ...
بیشتر
گزارشگری مالی با کیفیت با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران و همچنین بین خود سرمایهگذاران، شکاف قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی را کاهش و نقدشوندگی سهام را افزایش میدهد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر نقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای انجام این پژوهش، چهار فرضیه طراحی شد که رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و نقدشوندگی سهام را در بین شرکتها و در طی دوره مورد نظر بررسی مینماید. بنابراین، برای آزمون فرضیههای پژوهش روش آماری "دادههای ترکیبی" بکار گرفته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه برای فرضیههای اول و دوم سالهای 1384 تا 1389 و برای فرضیههای سوم و چهارم سالهای 1384 تا 1388 و نمونه انتخابی شامل 90 شرکت است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای این پژوهش حاکی از این است که صرف نظر از قیمت سهام، اندازه شرکت، نوسان بازده و نسبت گردش سهام، بین کیفیت گزارشگری مالی و نقدشوندگی سهام شرکت رابطه معنیداری وجود ندارد.
مهدی مرادی؛ مصطفی دلدار
دوره 02، شماره 4 ، تابستان 1391، ، صفحه 106-124
چکیده
وجود "سهامداران غیر نهادی"، تضاد نمایندگی میان مدیریت و مالکیت را به همراه دارد. این تضاد نمایندگی ممکن است منجر به عدم تقارن اطلاعاتی شود که این عدم تقارن اطلاعاتی میتواند تأثیر متفاوتی بر سیاست تقسیم سود شرکتها بگذارد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر "سهامداران غیر نهادی" بر سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق ...
بیشتر
وجود "سهامداران غیر نهادی"، تضاد نمایندگی میان مدیریت و مالکیت را به همراه دارد. این تضاد نمایندگی ممکن است منجر به عدم تقارن اطلاعاتی شود که این عدم تقارن اطلاعاتی میتواند تأثیر متفاوتی بر سیاست تقسیم سود شرکتها بگذارد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر "سهامداران غیر نهادی" بر سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در واقع، این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که آیا "سهامداران غیر نهادی" میتوانند نقش مؤثری در سیاست تقسیم سود شرکتها ایفا کنند یا خیر؛ و اگر اینگونه است، این تأثیر چگونه قابل تفسیر است؟ برای پاسخ به این سؤال از سه تئوری اصلی تقسیم سود یعنی تئوری نمایندگی، تئوری علامتدهی و تئوری سلسله مراتبی استفاده شده است. نمونه این تحقیق شامل 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1389-1380 میباشد. برای آزمون تنها فرضیه تحقیق از مدل توبیت بر مبنای دادههای تجمعی استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که رابطه منفی و معناداری بین درصد مالکیت "سهامداران غیر نهادی" و سیاست تقسیم سود وجود دارد. به عبارت دیگر، با افزایش درصد مالکیت "سهامداران غیر نهادی"، سود تقسیمی شرکتها کاهش مییابد.
دوره 01، شماره 2 ، زمستان 1390، ، صفحه 110-128
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر عدم تقارن اطلاعاتی و عملکرد مالی است. به بیان دیگر، میزان و نحوه ی تأثیرگذاری سرمایه گذاران نهادی بر عملکرد مالی و عدم تقارن اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است تا مشخص شود، آیا هنگامی که انگیزه های ارزیابی و نظارتی این سهامداران قوی تر می شود، این ارتباط تقویت خواهد شد یا خیر؟ برای آزمون ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر عدم تقارن اطلاعاتی و عملکرد مالی است. به بیان دیگر، میزان و نحوه ی تأثیرگذاری سرمایه گذاران نهادی بر عملکرد مالی و عدم تقارن اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است تا مشخص شود، آیا هنگامی که انگیزه های ارزیابی و نظارتی این سهامداران قوی تر می شود، این ارتباط تقویت خواهد شد یا خیر؟ برای آزمون فرضیه های تحقیق، نمونه ای مشتمل بر 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا 1388 مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مالکیت سهامداران نهادی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. به طوری که هر چه میزان مالکیت نهادی افزایش یابد، ارائه ی اطلاعات به دست مدیران شرکت به افراد مرتبط در بازار نیز افزایش می یابد. به عبارت دیگر، افزایش مالکیت نهادی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود که این امر موجب کارایی بازار از نظر اطلاعات خواهد شد. در این پژوهش، همچنین ارتباط مالکیت سهامداران نهادی با بازده حقوق صاحبان سهام مورد تأیید قرار گرفته و رابطه ای مثبت با عملکرد مالی شرکت ها دارد. بدین ترتیب می توان چنین استدلال کرد که افزایش تعداد سهامداران نهادی در ترکیب مالکیت شرکت باعث تسهیم نظارت و کنترل در میان سهامداران می شود که این امر منجر به کاهش تضاد منافع و افزایش سودآوری خواهد شد.
دوره 01، شماره 1 ، پاییز 1390، ، صفحه 68-92
چکیده
شرکت ها با مسأله ی انتخاب سطح کیفیت گزارشگری مالی خود روبرو هستند. آنها سطح کیفیت اطلاعات مالی¬ خود را انتخاب می¬کنند و درباره ی میزان افشای اطلاعات، منافع مورد انتظار حاصل از افشای اطلاعات با کیفیت بالا را با هزینه های مرتبط با افشای بیشتر می سنجند و تصمیم می گیرند. فراهم کردن اطلاعات مالی با کیفیت بالا موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی ...
بیشتر
شرکت ها با مسأله ی انتخاب سطح کیفیت گزارشگری مالی خود روبرو هستند. آنها سطح کیفیت اطلاعات مالی¬ خود را انتخاب می¬کنند و درباره ی میزان افشای اطلاعات، منافع مورد انتظار حاصل از افشای اطلاعات با کیفیت بالا را با هزینه های مرتبط با افشای بیشتر می سنجند و تصمیم می گیرند. فراهم کردن اطلاعات مالی با کیفیت بالا موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه گذاران و کاهش هزینه ی نمایندگی می شود. با وجود این منافع، انتظار می¬رود که شرکتها حتی المقدور در غیاب هرگونه هزینه ی افشای اطلاعات، بالاترین سطح از کیفیت اطلاعات مالی را انتخاب کنند.
در این تحقیق، عوامل تعیین کننده ی سطح کیفیت گزارشگری مالی و اثرات اقتصادی آن در بازار سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق پس از شناسایی عوامل درون زای مرتبط با انتخاب سطح کیفیت گزارشگری مالی، به دنبال بررسی ارتباط بین تقاضای سرمایه گذاران (بازار سرمایه) برای اطلاعات خاص شرکت و سطح کیفیت گزارشگری مالی است.
عوامل تعیین کننده ی سطح کیفیت گزارشگری مالی مورد مطالعه در این تحقیق شامل مالکیت نهادی، رشد فروش، سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و اهرم مالی است و متغیرهای شاخص رقابتی بودن بازار، درصد حاشیه ی فروش، چرخه ی عملیاتی و اندازه ی شرکت کنترل شده اند. پیامدهای اقتصادی کیفیت گزارشگری مالی، هزینه سرمایه و عدم تقارن اطلاعاتی هستند که تاثیر پذیری آنها از سطح کیفیت گزارشگری مالی شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی ها با استفاده از اطلاعات مالی 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ی زمانی 1378 تا 1386 و با بهرهگیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. نتایج تحقیق دلالت بر وجود یک رابطه ی مثبت بین مالکیت نهادی و سطح کیفیت گزارشگری مالی دارد که از نظر آماری معنی دار است. بین رشد فروش، سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و اهرم مالی و سطح کیفیت گزارشگری رابطه ی معناداری وجود ندارد. همچنین بین سطح کیفیت گزارشگری مالی با هزینه سرمایه سهام عادی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه ی معناداری مشاهده نشد.
دوره 01، شماره 1 ، پاییز 1390، ، صفحه 114-133
چکیده
این پژوهش به بررسی رابطه ی محافظهکاری و تعدادی از ویژگی های شرکت شامل اندازه، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام(MB)، درجه اهرم مالی، عمر ، طول چرخه ی سرمایه گذاری و عدم اطمینان خاص شرکت می پردازد.همچنین تاثیر رفتار غیرمتقارن محافظهکاری در شناسایی اخبار خوب و بد(سود ها و زیان ها) بر متغیرهای اقلام تعهدی غیر عملیاتی و نسبت ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی رابطه ی محافظهکاری و تعدادی از ویژگی های شرکت شامل اندازه، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام(MB)، درجه اهرم مالی، عمر ، طول چرخه ی سرمایه گذاری و عدم اطمینان خاص شرکت می پردازد.همچنین تاثیر رفتار غیرمتقارن محافظهکاری در شناسایی اخبار خوب و بد(سود ها و زیان ها) بر متغیرهای اقلام تعهدی غیر عملیاتی و نسبت بازده دارایی ها بررسی شده است. در این پژوهش، دادههای 1006سال- شرکت در دوره ی زمانی 1379 تا1387 مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون ارتباط سه متغیر اندازه، نسبت MB و درجه اهرم مالی شرکت با میزان محافظهکاری آن، از مدل رگرسیونی خان و واتس (2009) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین محافظهکاری و اندازه ی شرکت، رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد و ارتباط محافظهکاری با دو متغیر MB و اهرم مالی مثبت و معنی دار است. برای آزمون ارتباط بین محافظهکاری و دیگر متغیرها به پیروی از پژوهش خان و واتس(2009)، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج این بخش حاکی از آن است که ضریب همبستگی بین محافظهکاری با متغیر عمر منفی و معنی دار است. از سوی دیگر این ضریب برای متغیرهای طول چرخه ی سرمایه گذاری و عدم اطمینان خاص شرکت مثبت و معنی دار است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهند که افزایش محافظهکاری سبب می شود، میانگین و چولگی توزیع متغیرهای اقلام تعهدی غیر عملیاتی و نسبت بازده دارایی ها منفی تر شود و انحراف معیار این متغیرها بیشتر شود.