چکیده
هدف: صورتهای مالی حسابرسیشده، مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایهگذاران است. بنابراین تعیین حقالزحمه حسابرسی با تصمیم مدیریت شرکت، اهمیت ویژهای دارد. مدیریت نیز دارای ویژگیهایی است که در مذاکره برای حقالزحمه حسابرسی مورد توجه است. هدف پژوهش، بررسی تاثیر توانایی مدیران و سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر رابطه بین بیشاعتمادی مدیریتی و حقالزحمه حسابرسی است.
روش: با جمعآوری دادههای 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی دوره 1392 تا 1397 فرضیههای پژوهش بررسی شدند. توانایی مدیریت از مدل تحلیل پوششی دادهها (DEA) دمیرجیان و همکاران (2012) و بیشاعتمادی مدیریتی از طریق شاخص میزان سرمایهگذاری مازاد در داراییهای مدل احمد و دوئلمن (2013) محاسبه شد و حاکمیت شرکتی بوسیله مدل کاسل و همکاران (2012) برای هیئتمدیره و کمیته حسابرسی اندازهگیری شد.
یافتهها: طبق یافتههای پژوهش، توانایی مدیریت تاثیر منفی و معنادار بر رابطه بین بیشاعتمادی مدیریتی و حقالزحمه حسابرسی دارد. اما تاثیر هیئتمدیره و کمیته حسابرسی بر رابطه بین بیشاعتمادی مدیریتی و حقالزحمه حسابرسی معنادار نبودند.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که مدیران با توانایی بالا، به احتمال بیشتری قادر به کاهش ریسک حسابرسی هستند که حتی در شرکتهایی که اعتماد به نفس کاذب مدیریتی دارند نیز اینگونه است.
دانشافزایی: چون اعتمادبهنفس بیشازحد مدیریت ریسک تصمیمگیریهای بهینه را در شرکت بالا میبرد، لذا با بررسی تاثیر توانایی مدیریت و سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر حقالزحمه حسابرسی در شرکتهای با مدیریت بیشاعتماد، این پژوهش دیدگاهی جدید را به ادبیات ویژگیهای مدیریت و روابط مدیریت با حسابرس از طریق حقالزحمه حسابرسی، اضافه میکند.