چکیده
مدیریت سود به دلیل این که تصویر نادرستی از نتایج عملکرد شرکت ارائه میدهد، موجب قضاوت نادرست سهامداران در خصوص عملکرد واحدهای اقتصادی و مدیران آنها شده و نوعی بدبینی در میان سهامدران به-وجود می آورد. بنابراین، انتظار می رود مدیریت سود، تحت تاثیر ساختار سرمایه قرار گیرد. چون در ساختار سرمایه، تامین مالی از طریق بدهی هزینه های مالی را افزایش می دهد، مدیریت برای جلوگیری از نقض قرارداد بدهی ممکن است اقدام به مدیریت سود کند. از اینرو، بررسی ارتباط بین مدیریت سود و ساختار سرمایه و نقش محیطهای نهادی از اهمیت بسزایی برخوردار است. محیطهای نهادی قوی، توانایی مدیران برای کسب منافع شخصی را محدود میکند. بنابراین، باعث کاهش احتمال فعالیتهای مدیریت سود می شود. شرکتهایی که دارای محیطهای نهادی قویتر هستند از جانب سرمایهگذاران در مقایسه با اعتباردهندگان حمایت بیشتری می شوند. از اینرو، هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی تأثیر محیطهای نهادی بر ارتباط بین مدیریت سود و ساختار سرمایه است. در راستای اجرای تحقیق، فرضیهها بر اساس نمونه آماری متشکل از 92 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 7 ساله از سال 1388 لغایت 1394 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندگانه مورد آزمون قرار گرفته است. یافته ها نشان می-دهد که شرکتهای با سطح بالاتر مدیریت سود، اهرم مالی بالاتری دارند. همچنین، محیطهای نهادی تأثیر معناداری بر ارتباط بین مدیریت سود و ساختار سرمایه ندارند.