چکیده
هدف: بررسی وضعیت مدیریت سود توسط شرکتها در فضای بیثباتی اقتصادی ایران و همچنین، نقش حکمرانی خوب در تعدیل این رابطه، تاکنون بدون پاسخ مانده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بیثباتی اقتصاد کلان بر مدیریت سود و نقش تعدیلکننده شاخصهای حکمرانی خوب در سطح کشور ایران است.
روش: برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ابتدای سال 1388 تا پایان سال 1401 و برای آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون چندمتغیره و دادههای ترکیبی استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که عدم ثبات اقتصادی بر مدیریت سود واقعی تأثیر ندارد. بنابراین، میتوان استدلال کرد که شرکتهای ایرانی در زمان عدم ثبات اقتصادی از روش واقعی اقدام به مدیریت سود نکردهاند و روشهای دیگری را انتخاب کردهاند. با این حال، یافتهها نشان داد که عدم ثبات اقتصادی در این محیط مدیریت سود تعهدی را افزایش داده است. از طرف دیگر، یافتهها نشان داد که حکمرانی خوب توانسته است رابطه بین عدم ثبات اقتصادی و مدیریت سود واقعی و تعهدی را تعدیل کند. بدین صورت که تعامل شاخص حکمرانی خوب با عدم ثبات اقتصادی باعث شده است که مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی کاهش پیدا کند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، حکمرانی خوب تأثیر مثبتی بر تعدیل اثرات منفی عدم ثبات اقتصادی بر مدیریت سود دارد. پژوهشگران حسابداری میتوانند به بررسی عمیقتر نقش ابزارها و سازوکارهای حکمرانی خوب در سازمانها پرداخته و مدلهایی ارائه کنند که کاهش مدیریت سود در شرایط عدم ثبات اقتصادی را ترویج کند.
دانشافزایی: یافتههای این پژوهش تبیین خوبی از وضعیت مدیریت سود در فضای اقتصادی ایران و بهخصوص تحت شرایط بیثباتی را نشان میدهد و همچنین، نقش مهم حکمرانی خوب را در چنین فضایی برجسته میکند.
موضوعات