چکیده
هدف: تعیین اثر مدیریت ریسک بر رابطه بین راهبرد تجاری و لحن افشای ریسک شرکت را میتوان هدف عمده این پژوهش به شمار آورد.
روش: فرضیه های پژوهش با بهره گیری از مدلهای رگرسیونی چندگانه و اثر میانجیگری با استفاده از آزمون سوبل و همگی مبتنی بر دادههای ترکیبی، آزمون گردیده اند. بازه زمانی این پژوهش سالهای 1394 لغایت 1399 را در بر میگیرد. در این بازه زمانی، داده های 126 شرکت مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصله از این پژوهش حاکی از آن است که در بورس اوراق بهادار تهران نوع راهبرد تجاری شرکت اثر مستقیمی بر شکل دهی مدیریت ریسک سازمانی می گذارد، بنحوی که راهبرد تجاری تدافعی منجر به شکل گیری مدیریت ریسک قویتر و راهبرد تهاجمی منجر به شکل گیری مدیریت ریسک ضعیف تر می گردد. همچنین علیرغم آنکه راهبرد تجاری بصورت مستقیم بر لحن افشای شرکت اثر گذار نیست، مدیریت ریسک سازمانی به عنوان یک متغیر میانجی باعث می گردد شرکت هایی که رویکرد تدافعی دارند لحن منفی تر و شرکت هایی که رویکرد تهاجمی دارند لحن مثبت تری در گزارشگری ریسک خود اختیار نمایند.
نتیجهگیری: اگرچه نوع راهبرد تجاری شرکت مستقیما بر لحن افشای ریسک تاثیرگذار نیست، اما مدیریت ریسک به عنوان یک متغیر میانجی سبب می گردد تا میزان ریسک پذیری شرکت یا بعبارتی راهبرد تجاری آن رابطه ای معکوس با لحن افشای ریسک داشته باشد.
دانش افزایی: بررسی ادبیات در حوزه افشای ریسک نشان می دهد در خصوص عوامل مدیریتی از جمله راهبرد تجاری و مدیریت ریسک که به شکل نامشهود بر لحن افشای ریسک تاثیر گذار است، تاکنون مطالعه ای صورت نپذیرفته است. از اینرو پژوهش حاضر بر آن است تا با توسعه ادبیات مربوطه در این زمینه، علاوه بر پژوهشگران به قانونگذاران حوزه بازار سرمایه در تبیین دستورالعمل ها و قوانین جدید و به ذینفعان این حوزه در پیش بینی ها و برآوردهای متاثر از لحن افشا ریسکها یاری رساند.
کلیدواژهها
موضوعات