چکیده
هدف: نگهداری مقادیر غیربهینه از وجه نقد، آثار مالی منفی برای شرکت دربر دارد. بنابراین مدیران یک نسبت بهینه را برای وجه نقد، هدفگذاری کرده و برای نیل به آن هدف میکوشند. ولی سرعت تعدیل به سمت نسبت هدف، به موقعیّت نسبت وجه نقد واقعی (بالاتر یا پایینتر از نسبت هدف) و مواجهه شرکت با کسری یا فزونی مالی، وابسته است. هدف این پژوهش، ارائه شواهدی در خصوص ناقرینگی سرعت تعدیل است.
روش: در این پژوهش، با بکارگیری دادههای 3764 سال ـ شرکت از واحدهای تجاری پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه 1398-1381 در قالب پنل نامتوازن و استفاده از روش دادههای ترکیبی پویا با رویکرد گشتاورهای تعمیمیافته سیستمی، فرضیههای پژوهش، آزمون شدهاند.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که در مقایسه با سایر واحدها، شرکتهایی که وجه نقدی بیش از سطح هدف نگهداری میکنند یا درگیر کسری مالی هستند، سرعت تعدیل بیشتری دارند. نتایج تکمیلی با استفاده از رویکرد گشتاورهای تعمیمیافته تفاضلگیریشده و تعریفی متفاوت از کسری و فزونی مالی، با یافتههای اصلی پژوهش سازگاری دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش مؤید آن است که هزینه نگهداری وجه نقد بیش از نسبت هدف (در شرایط کسری مالی)، بیشتر از هزینه نگهداری وجه نقد کمتر از نسبت هدف (در شرایط فزونی مالی) است و این موضوع موجب میشود شرکتهایی که وجه نقدی بیش از نسبت هدف دارند (در شرایط کسری مالی به سر میبرند)، سرعت تعدیل بیشتری داشته باشند. یافتههای پژوهش که بیانگر نوعی ناقرینگی در سرعت تعدیل نسبت وجه نقد است، تعامل نظریههای توازن و سلسله مراتبی را در تبیین ناقرینگی سرعت تعدیل وجه نقد، آشکار میکند.
دانشافزایی: پژوهش حاضر سعی نموده است تا با ارائه شواهد تجربی، تعامل بین پیشبینیهای مطرح در نظریه توازن و سلسله مراتبی درخصوص سرعت تعدیل نسبت وجه نقد را آشکار نماید. یافتههای این پژوهش، به توسعه ادبیات و نظریههای مربوط به وجه نقد کمک میکند.
کلیدواژهها