چکیده
هدف: استدلال نظریه نمایندگی این مسئله را فرض قرار میدهد که شرکت هایی که کارکنانشان عملکرد بهتری دارند، در اداره شرکت با مسائل نمایندگی کمتری مواجه هستند و وجه نقد کمتری نگهداری میکنند. بالعکس، استدلال نظریه ذینفعان این مسئله را فرض قرار میدهد که شرکت هایی که کارکنانشان عملکرد بهتری دارند، وجه نقد بیشتری نگهداری میکنند، چرا که مدیران برای ایجاد انگیزه و تأمین نیازهای کارکنان است به میزان بیشتری از وجه نقد نیاز دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه عملکرد کارکنان بر میزان نگهداشت وجه نقد شرکت، با توجه به نظریههای نمایندگی و ذینفعان است.
روش: این تحقیق از منظر فرآیند اجرا (نوع دادهها) یک پژوهش کمی، از منظر نتیجه اجرای آن یک پژوهش کاربردی، از منظر هدف اجرا یک پژوهش تحلیلی به روش همبستگی، از منظر منطق اجرا یک پژوهش قیاسی- استقرایی و از منظر بعد زمانی، یک پژوهش طولی (پس رویدادی) است. برای آزمون فرضیه پژوهش از اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1391 تا 1397 استفاده شده است، به طوری که پس از اعمال محدودیتهای موردنظر در این پژوهش، نمونه نهایی متشکل از 168 شرکت انتخاب گردید. پس از اندازهگیری متغیرهای پژوهش از تجزیه تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره و تکنیکهای آماری دادههای تلفیقی و کنترل اثرات ثابت در سطح صنعت و سال و همچنین کنترل اثرات شرکت، برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شد.
یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مطابق با نظریه ذینفعان بین عملکرد کارکنان و میزان نگهداشت وجه نقد شرکت رابطه مثبت وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل تکمیلی با استفاده از رویکرد 2SLS حاکی از آن است که این نتیجه مطابق با یافته اصلی پژوهش است.
نتیجه گیری: بر اساس نظریه ذینفعان شرکتها برای تأمین خواستههای کارکنانی که عملکرد بهتری دارند باید وجه نقد بیشتری را نگهداری کنند.
دانش افزایی: این پژوهش میتواند به گسترش مبانی نظری محدود موجود در زمینه عملکرد کارکنان کمک کند و دیدگاهی جدید را به ادبیات ویژگیهای کارکنان و روابط مدیریت با کارکنان، اضافه میکند و این گسترش میتواند خدماتی جهت کاربردیتر کردن قوانین و مقررات نیروی کار ارائه نماید.
کلیدواژهها