چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا اعتبار تجاری می تواند نقش مؤثری در کاهش چسبندگی هزینه ها داشته باشد یا خیر؟ همچنین آیا هزینه های نمایندگی می تواند بر این رابطه احتمالی اثری تعدیل کننده اعمال کند. به عبارتی، بررسی می شود که آیا اعتبار تجاری می تواند به عنوان یک مکانیسم کنترلی نقش ایفا کند و آیا می توان آن را به عنوان مکانیسم حاکمیتی در نظر گرفت.
روش: جهت آزمون فرضیه ها، از رگرسیون داده های ترکیبی استفاده شد. به این منظور اطلاعات مرتبط با 185 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 9 ساله منتهی به 1398 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از تأیید فرضیه های پژوهش مبنی بر وجود اثر معنادار اعتبار تجاری در کاهش چسبندگی هزینه های عمومی، اداری و فروش بود و نشان داد در سال هایی که فروش کاهش می یابد، اعتبار تجاری می تواند کاهش هزینه ها را تسریع کند و مانع چسبندگی هزینه ها شود. همچنین، این اثر می تواند در شرکت های با هزینه نمایندگی بیشتر، قویتر ظاهر شود.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که بستانکاران تجاری در راستای منافع خود، تلاش می کنند مانع رفتارهای فرصت طلبانه مشتریان شوند. آن ها با ابزارهای در دسترس خود و با جمع آوری اطلاعات مشتری نسبت به مصرف ناکارای منابع حساسیت نشان می دهند.
دانش افزایی: این پژوهش نشان داد که اعتبار تجاری به عنوان یک مکانیسم کنترلی عمل می کند. بنابراین، حاکمیت شرکتی می تواند در هر واحد تجاری، مدیر را ملزم کند بخشی یا درصدی از تأمین مالی را از طریق اعتبار تجاری انجام دهد. نظارت و جهت دهی رفتار مدیر توسط اعتباردهندگان می تواند برای همه ذینفعان به طور ویژه سهامداران که تحت تأثیر تضاد نمایندگی هستند، منافع به دنبال داشته باشد.
کلیدواژهها
موضوعات