چکیده
هدف: هدف از این مقاله نوع شناسی چارچوب های سیرتکامل حسابداری از قرن 15 تا 19 در اندیشه مفسران تئوری مارکس است.در واقع این مقاله به نوع شناسی دیدگاه محققان در مورد نقش حسابداری در دوران گذار (بر اساس دیدگاه مارکس) می پردازد.
روش: روش مورد استفاده در این مقاله ترکیبی از نوع شناسی، تحلیل محتوا و مطالعه تطبیقی به منظور بررسی دیدگاه های مختلف محققان می باشد.
یافتهها: یافته های تحقیق نشان می دهد نظرات محققان در مورد نقش حسابداری در دوران گذار متفاوت است.به طور کلی دو دیدگاه مختلف در این زمینه وجود دارد که از سه منظر قابل بررسی است و در نتیجه در 6 نوع مختلف قابل تقسیم بندی می باشند.
نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش که با بررسی دیدگاه های محققان مختلف حاصل شده است ، نشان می دهد نقش حسابداری در دوران گذار یک نقش دوطرفه یا دیالکتیک بوده است.
دانش افزایی: دانش افزایی مربوط به این مقاله نیز در راستای رفع نیاز به تغییرحوزه مطالعات حسابداری از دیدگاه اثباتی به سمت دیدگاهی که ویژگی های حسابداری را به عنوان یک پدیده اجتماعی و سیاسی بررسی کند، می باشد.در این مقاله نقش حسابداری در یک فرایند سیاسی و اجتماعی که شکل دهنده بافت سازمانی و اجتماعی آن است بررسی شده است.
ایمان، محمد تقی (1391)، روش شناسی تحقیقات کیفی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
پرایس، جون.ا(1391)، فهم فلسفه (فلسفه در قرون وسطی)، علیزاده، رضا، جلد دوم، تهران، روزنه.
سینگر، پیتر(1379) مارکس، اسکندری، محمدرضا. چاپ اول، تهران، طرح نو.
مارکس، کارل(1396) سرمایه: نقد اقتصاد سیاسی، مرتضوی، حسن، تهران، لاهیتا.
مارکس، کارل و انگلس، فردریک(1393) مانیفست کمونیست، صابری، مسعود، تهران، نشر طلایه پرسو.
ایمان، محمدتقی، نوشادی، محمدرضا(1390) تحلیل محتوای کیفی، پژوهش.3(2): 15-44.