نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
محافظهکاری در حسابداری میتواند به صورت سازوکار به تعادل رساندن منافع مدیران و سهامداران شرکت بکار آید و عدم تقارن اطلاعاتی بین این دو گروه را کاهش دهد. بسیاری از تحقیقاتی که محافظهکاری را مورد آزمون قرار دادهاند مربوط به کشور انگلستان و آمریکا است؛ در این کشورها مالکیت شرکتها به نوعی پراکندگی بیشتری دارد. اما، در کشورهای آسیایی همچون ایران، مالکیت شرکتها تمرکز بیشتری دارد و حتی بخش عمدهای از مالکیت شرکتها در دست دولت است. در این تحقیق رابطه بین ساختار مالکیت و محافظهکاری شرکتهای ایرانی مورد مطالعه قرار گرفته است. یعنی تأثیر بزرگترین سهامدار، دولت به عنوان بزرگترین سهامدار و دولت به عنوان یکی از سهامداران جزء بر محافظهکاری بطور تجربی بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1381 تا 1391 است. یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطه منفی بین محافظهکاری حسابداری و درصد مالکیت بزرگترین سهامدار است؛ به خصوص این رابطه زمانی قویتر میشود که درصد سهام بزرگترین سهامدار بیش از 30% باشد. سطح محافظهکاری شرکتهای دارای بزرگترین سهامدار دولتی پایینتر از سایر شرکتها است. همچنین، سطح محافظهکاری در شرکتهایی که حداقل یکی از سهامداران آنها دولت است، بیشتر از سایر شرکتها است.
کلیدواژهها