چکیده
بهترین نظام راهبری شرکتی با توجه به شرایط خاص هر کشور، سیستمی است که کارایی بالاتر در شرکت ها را به همراه داشته باشد.هدف این پژوهش بررسی رابطه برخی از سازوکارهای نظام راهبری شرکتی با کارایی شرکت ها می باشد که درصد مالکیت نهادهای عمومی غیردولتی و انقلابی، درصد مالکیت دولت، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و نسبت بدهی، به عنوان سازوکارهای راهبری مورد بررسی در152 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهراندر دوره زمانی 1385تا 1389 انتخاب شد. امتیاز کارایی شرکت ها براساس روش تحلیل پوششی داده ها محاسبه شد و از مدل رگرسیون توبیت برای آزمون فرضیه ها استفاده گردید. نتایج بیانگر آن است که، بین درصد مالکیت دولت و نهادهای عمومی غیردولتی و انقلابی با کارایی شرکت ها رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بررسی رابطه غیرخطی نشان داد که افزایش مالکیت نهادهای عمومی غیردولتی وانقلابی تا آستانه 45.22 درصد کارایی شرکت ها را بهبود می بخشد و بعد از آن کاهش کارایی را به دنبال خواهد داشت. در حالی که رابطه غیرخطی بین درصد مالکیت دولت با کارایی شرکت ها تایید نشد. همچنین بین دوگانگی وظیفه مدیرعامل و نسبت بدهی با کارایی شرکت ها رابطه معناداری مشاهده نشد.
کلیدواژهها