نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
در شرکتهای با فرصتهای رشد پایین، مدیران منطقی به جایگزینی داراییها میپردازند، درحالیکه مدیران با اطمینان بیش از حد، با برآورد بیش از حد جریانهای نقدی پروژههایی که در واقع خالص ارزش فعلی منفی دارند،اقدام به پذیرش آنها مینمایند.این تفاوت دیدگاه میتواند تبعات متفاوتی بر سرمایهگذاری بیش از حد و بالطبع بازده شرکتها خواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تغییر نگرش مدیریت از اطمینان بیش از حد به مدیریت منطقی بر بازده سهام است. با استفاده از روش حذفی سیستماتیک تعداد 138شرکت در طی سالهای 1385الی1394 از بین شرکتهای پذیرفته شده بورس تهران انتخاب گردید. همچنین، برای اندازهگیری بازده غیرعادی از مدل فاما و فرنچ و برای اندازهگیری بیشاطمینانی از روشهای مبنی بر میزان سرمایهگذاری انجام شده، استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان میدهد که تغییر نگرش از اطمینان بیش از حد به مدیریت منطقی، افزایش بازده عادی و بازده غیرعادی را در پی داشته است. همچنین در شرکتهای با فرصتهای رشد بالا، با تغییرنگرش مدیریت، برخلاف انتظار، بازده عادی و نیز بازده غیرعادی افزایش یافته است. همچنین با تغییر نگرش مدیریت،در شرکتهای با فرصتهای رشد پایین، بر میزان بازده عادی سهام به شکل معناداری افزوده شده است،در حالیکه در مورد بازده غیرعادی این رابطه معنادار نبوده است.