علی آشتاب؛ آمنه احمدی
چکیده
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین خوانایی گزارشهای مالی و نقدشوندگی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از اطلاعات 100 شرکت تولیدی طی سالهای 1387 تا 1397 استفاده شده است. برای تحلیل یافتهها نیز از رویکرد معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه استفاده شده است.
یافتهها: ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین خوانایی گزارشهای مالی و نقدشوندگی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از اطلاعات 100 شرکت تولیدی طی سالهای 1387 تا 1397 استفاده شده است. برای تحلیل یافتهها نیز از رویکرد معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه استفاده شده است.
یافتهها: بین خوانایی گزارشهای مالی و نقدشوندگی سهام رابطه مستقیم و معنیدار وجود دارد. بدین معنی که با کاهش خوانایی، نقدشوندگی سهام به صورت معنیداری کاهش مییابد. همچنین نتایج نشان داد که سنجههای مختلف نقدشوندگی و خوانایی در صنایع مختلف از نظر آماری تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند.
نتیجهگیری: افزایش آگاهی شرکتها از انتشار اطلاعات شفاف و خوانا از اهمیت خاصی برخوردار است و ترغیب شرکتها برای انتشار اطلاعات خوانا،گام مهمی برای افزایش شفافیت اطلاعاتی است و با نیل به این مهم، نقدشوندگی سهام و کارایی تخصیصی بازار سرمایه افزایش خواهد یافت.
دانشافزایی: نوع آوری پژوهش این است که سنجههای مختلفی برای خوانایی و نقدشوندگی سهام بررسی شده است و بدین منظور از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. همچنین برای در نظر گرفتن تاثیر دادههای پانلی، رویکرد حداقل مربعات عادی تعمیمیافته و برای بررسی تاثیر متقابل خوانایی و نقدشوندگی از رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(توسط متغیرهای ابزاری) استفاده شده است.در نهایت به مقایسه خوانایی و نقدشوندگی صنایع مختلف نیز پرداخته شده است.
پرویز پیری؛ علی آشتاب؛ معصومه رسولی
چکیده
هدف: یکی از اهداف اصلی مدیریت واحد تجاری افزایش ثروت سهامداران و همچنین افزایش ارزش و بازده سهام است. عوامل زیادی بر بازده سهام شرکتها تأثیر میگذارند که انتخاب روش تأمین مالی مناسب یکی از این عوامل است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیلکنندگی فرصتهای سرمایهگذاری بر رابطه بین هزینه تأمین مالی و بازده مازاد است. روش : جامعه ...
بیشتر
هدف: یکی از اهداف اصلی مدیریت واحد تجاری افزایش ثروت سهامداران و همچنین افزایش ارزش و بازده سهام است. عوامل زیادی بر بازده سهام شرکتها تأثیر میگذارند که انتخاب روش تأمین مالی مناسب یکی از این عوامل است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیلکنندگی فرصتهای سرمایهگذاری بر رابطه بین هزینه تأمین مالی و بازده مازاد است. روش : جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور دادههای 91 شرکت طی سالهای 1388 تا 1396 با استفاده از روش رگرسیون چندگانه و الگوی دادههای تابلویی مورد آزمون قرارگرفته است.یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر این است که هزینه تأمین مالی رابطه مثبت و معناداری با بازده مازاد دارد و فرصتهای سرمایهگذاری رابطه مثبت و معناداری با بازده مازاد دارد. همچنین نقش تعدیلکنندگی فرصتهای سرمایهگذاری در رابطه بین هزینه تأمین مالی و بازده مازاد، منفی و معنادار است.نتیجهگیری: فرصتهای سرمایهگذاری به عنوان یک متغیر تعدیلگر، رابطه بین هزینههای تامین مالی و بازده مازاد سهام را به صورت معنادار تضعیف میکند.دانشافزایی: تبیین ارتباط هزینه تامین مالی و فرصتهای سرمایهگذاری با بازده مازاد سهام میتواند درک عمیقتری از ارتباط ساختار سرمایه و فرصتهای سرمایهگذاری با ارزش شرکت فراهم سازد.